ببینـم ...
مـا اصـلاً حـواسمـون نبـود ...
چـی شُـد کـه تـوی ایـن چنـد سـال ،
شمــــاهـــا ...
یهـوئـی بصـورت خـانـوادگـی و طـایفـه ای واسـۀ خـودتـون ؛
خیلـی آدم شـُـدیـن ؟؟؟!!!
آوای ِ فـــــاختـــــه
کـوکـوهـای یـک پیـرمـرد 63 سـالـه
طبقه بندی موضوعی
-
حـَرفـائـی از جنـس بـاد هـوا
(۳۸) -
خـط خطـی هـای یـک ذهـن خستـه
(۱۰) -
خـاطـرات غُبـارگـرفتـۀ مـن
(۲) -
کمـی آنطـرفتـر ، در نِـت
(۱۶) -
آواهــــا و نــــواهـــــا
(۲) -
مـونـولـوگهـا و دیـالـوگهـای مـانـدگـار
(۱) -
تـابلـو حـرفهـای خـوانـدنـی
(۱۴) -
وای ... ، خـاک بَـر سـَرم !!!
(۳) -
دو کـلام حـرف حسـاب
(۲) -
داستان کوتاه و داستانک
(۷) -
حـرفهـای مـانـدگـار از آدمهـائـی کـه مـانـده انـد در یـاد !
(۱) -
عَکسـای دیـدنـی
(۶) -
واقعیتهای فراموش شده
(۲) -
شعــر ، شـاعـری و دیگـر هیـچ
(۶)
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
-
۹۳/۱۱/۰۹حُکـــم خشـت بــــود و مـن فقـط ...
-
۹۳/۱۱/۰۹دوستـت دارم هـای از دهـان اُفتـاده !
-
۹۳/۱۱/۰۹یـک حِـس نـوشـت ...
-
۹۳/۱۱/۰۸یـک نـگـاه !
-
۹۳/۱۱/۰۸دلهـــای پــــاک سیـــاه ...
-
۹۳/۱۱/۰۷دسـت هـا و نقـاب هـا !
-
۹۳/۱۱/۰۷مـا اصـلاً حـواسمـون نبـود ...
-
۹۳/۱۱/۰۷مـا انسـانهـا ...
پیوندهای روزانه
چـه حیـوانهـای خـوبـی هستیـم ،
مـا اِنسـانهـا ؛
تـازه ...
حـرف هـم بَلـدیـم بـِزنیـم !!!
منطقیون ( از جمله ارسطو ، سقراط ؛ ابن سینا و ملاصدرا و ... ) انسان را با عنوان " حیوان ناطق " می خواندند !
اگـر نمـی خـواهـی دنبـالـه رو سـایـه ات بـاشـی ،
پـس ...
بسـوی نـور و روشنـائـی گـام بـردار .
بعضـی " آدم " هـا
بـا چنـد " حـوّا " معـاشـرنـد و زنـدگـی مـی کننـد
ولـو در ذهـن !
در عـوض ...
بعضـی " حـوّا " هـا
حتـّی یـک " آدم " در دور و بـر خـود نمـی بیننـد تـا ...
بـه حضـور او دل خـوش کننـد .
ایکـاش مـی شُـد ...
بـه یکـدیگـر دِل ببنـدیـم ،
دل بستنـی بـا دُکمـه هـائـی از جنـس ِ ...
مهـر ، صفـا ؛ صمیمیـت و صـداقـت ؛
کـاش میشُـد !
مـن کـه میـدونـم تـو " آدم " بشـو نیستـی ...
چـون از اصـل ذاتـت خـرابـه ،
حـالا .. آغـازاده ؛
بیـا و لااقـل کمـی اِنسـان بـاش ...
اینـم سختـه ؟!
دیـدیـن بعضیـا ...
تـوی هـر محفلـی ،
مجلسـی ؛
رسمـی یـا خـودمـونـی ؛
عـزا یـا عـروسـی ...
اِنقـدی کـه حـرفـا گُـل مینـدازه ؛
یهـو درمیـان و میگـن ...
از مـاسـت کـه بـر مـاسـت !!!
اینـا ...
خـودشـونـن ، اصـل جنـس ؛
گُـل ... مـاه ...
از فـرنـگ بـرگشتـه ،
بـا سـواد ؛
بـاکـلاس ؛
یـه پـا جنتلمنـگ .
البتـه ... حیـوونکیـا تقصیـری هـم نـدارنـا !
اینـا ذاتـاً اینجـوریـن ...
همـه رو خَـر فـرض میکنـن ...
نفهـم ... بیشعـور مـادرزاد ...
بـی نـزاکـت ... تَـرسـو ... بُـزدل !
در عـوض ...
خـودشـون میشـن کـانـت ...
دِکـارت ... بـرتـرانـد راسـل ...
ژان پُـل سـارتـر و ... چـه میـدونـم ؟!
مـارکس ، فیـدل ... چـه گـوارا
اصـلاً تـو بگـو چـرچیـل ...
کـم نمیـارن کـه ...
ولـی در عمـل !!!
ولش کن ، بیخیال ...
که جان دارد و جان شیرین خوش است .
بـه حسـاب تـو نمیگـذارنـد ، عکـّاس
تـو عکسـت را بگیـر ؛
زشـت و زیبـایـش بـه پـای خـودمـان !
اگـــر دُروغ نمـی گفتـی
اگـــر دُروغ نمـــی گفتیـــد
مـــا هـــم دُروغ نمـــی گفتیــــم
چـون ...
قبـل از اینکـه " شمـاهـا " سَـر ایـن سُفـره بنشنیـد
مـادران نجیـب ، و پـدران زحمتکـش
بـه مـا یـادداده بـودنـد کـه ...
" دُروغگــــو دُشمـن خـداس " ،
چـه عـالَـم " مَحضـر " بـاشـد ، " چـه دفتـرخـانـه " !!!