در قمـار زنـدگـی ، اینگـونـه بـاختـم ...
چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۵۳ ق.ظ
عمری بیهوده زیستیم و ندانستیم ...
تمام فراوانی ها ، کاستی بود و ...
تمام بلندی ها ، پستی !
پای برگه ها را نخوانده امضا کردیم و ...
زندگی را به باد دادیم !
نگران کسانی بودیم که نگران کسان دیگر بودند ...
... که فکرش را هم نمی کردیم !!!
چه سخت است
بیهوده زیستن و ندانستن .
و چـه دردآور نارو خوردن از کسی که ...
فکر میکردی کس است ...
کـه نـاکس بـود .
پانوشت :
این متن را من ننوشته ام ... از آن دیگری است ، ولی ...
من اینگونه زیسته ام .